دوشنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۴

Khonsar ( Khansar )Bazar Polgosh


اينم يه عکس ديگه از خوانسار اينجا يه روزي نه چندان دور ( تا قبل از سال ۱۳۶۶) اسمش بازار پلگوش بود. بازاري که بخش اعظم آن روي رودخانه شگل گرفته بود که بعد از سيلاب مخرب و ويرانگر ۶ مرداد ۱۳۶۶ به ويرانه اي تبديل شد که ديگر قابل تعمير و بازسازي نبود و علت عمده آن هم اين بود که بازار در مسيل و روي رودخانه ساخته شده بود.واکنون از آن بازار قديمي چند صد ساله فقط خاطره اي بر جا مانده است. پدرم ميگويد اين بازار در گذشته بازار شهرهايي از جمله ازنا- درود- اليگودرز- خرم آباد- شهرکرد بوده است که اهالي اين شهرها با کاروانهايي به خوانسار مي آمده اند و ما يحتاج خود را از اين بازار بزرگ خريد و تامين مينمودند. همچنين اين بازار داراي صنايعي از جمله رنگرزي- مسگري- گيوه دوزي و تخت زني( تخت کفش)- دباغي- قاشق تراشي( قاشقهاي زيباي چوبي که تا همين اواخر آخرين صنعتگر اين رشته دار فاني را وداع گفت) و کارخانه ترشاله يا برگه خشک کني بوده است.

-

۳ نظر:

ناشناس گفت...

masood
chaghu aligari yadet raf!!! :D

ناشناس گفت...

چقدر این خوانسار شبیه ملایر ما میاد...خوب راجع به آدمایی مثل اون پیرمرد هنرمند قاشق تراش و امثال اوون شاید چیزی به زودی در سایت آدمهاhttp://www.humans.persianblog.com/ نوشتم

ضمناٌ اینو راجع به اوون کامنت شما نوشتم...
سلام به لاله اشک... خوب راستش خوشم اومد... از نوشته انتقادی شما... از اين نظر که حس کردم تفکری پشتش هست و نوشته شما کمی اين بحث رو جامع تر ميکنه ... از طرفی اما من منظورم از ذکر ناکجاباد در اتهای متن رسيدن اوون با نبوغ نبوده... در انتهای متن گفته شده رسيدن به جای خوب يا بدی در صورتی که از مسير گفته شده نباشه معيار نبوغ آدمی نيست... در واقع معیار نبوغ لزوماٌ بسته به نتيجه به دست آمده نيست اگر چه نتيجه ميتونه فقط به جای خود تنها بخشی از معيار باشه... ضمناٌ فکر ميکنم گاهی نبوغی که در مسير مناسب نباشه منجر به ناکجاباد هم خواهد شد...

ناشناس گفت...

سلام...شاید به جرات بتونم بگم این جالبترین وبلاگیه که راجع به خونسار دیدم. میشه خودتونو معرفی کنید و بیشتر از خودتون بگین؟